هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد دوری از معشوق و افتادن او در دام دیگران شکایت میکند. او از نالههای درونی خود میگوید و معشوق را از همراهی با نااهلان برحذر میدارد. شاعر تأکید میکند که معشوق سزاوار چنین همنشینی نیست و هر آشفتگی در بازار عشق ناشی از رفتار اوست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۴
دلم چگونه نپیچید بخود چو مار امشب
فتاده در کف اغیار زلف یار امشب
چرا ز دل نکشم چون هزار نالۀ زار
که خفته نوگل من در کنار خار امشب
دلبرا الفت رندان کهن کار تو نیست
صحبت مجلس اغیار سزاوار تو نیست
گر قصوری ز سر طرۀ طرار تو نیست
ز چه بازار کس آشفته ز بازار تو نیست
فتاده در کف اغیار زلف یار امشب
چرا ز دل نکشم چون هزار نالۀ زار
که خفته نوگل من در کنار خار امشب
دلبرا الفت رندان کهن کار تو نیست
صحبت مجلس اغیار سزاوار تو نیست
گر قصوری ز سر طرۀ طرار تو نیست
ز چه بازار کس آشفته ز بازار تو نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.