۲۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶

جدا ز گوشۀ چشم تو گوشۀ نگزیدم
که با خیال تو هر ساعتش بخون نکشیدم

بتار طرۀ موئی شکست بال امیدم
سزای من که شب تیره ز آشیانه پریدم

از آن اشاره ابرو و خندۀ لب شیرین
بسان مرغ شکاری میان بیم و امیدم

شنیدمی که تو دشمن تو از و دوست گدازی
هزار شکر که دیدم بچشم آنچه شنیدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.