هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از جدایی، غربت، یتیمی و اسارت است. او با خطاب به برادر ایمانش، از غم‌هایش می‌گوید و آرزو می‌کند که ای کاش تنها یکی از این دردها را داشت. شاعر از دوری از برادر و نبود حمایت او رنج می‌برد و در نهایت، از پای درآمدن و تسلیم شدن در برابر مصائب را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی مانند غم، جدایی، غربت و اسارت است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان درد و رنج به شکلی صریح و تأثیرگذار است که更适合 برای سنین بالاتر می‌باشد.

بخش ۲۰ - زبانحال از قول جناب سکینه به جناب علی اکبر

برادر ایمنم با تو در ایندشت
چو نالان بلبلی برطرف گلگشت

خوشم با تو کنون اما دریغا
که باید رفتن و واهشتن ایندشت

برادر چون کشم تنگت در آغوش
که خود زخم است از پا تا بناگوش

همه پیکان و تیر آید بخوابم
چو شب گیرم خیالت را در آغوش

برادر گلشن از تو گلخن از من
ره شام و جفای دشمن از من

بگلگشت جنان بالیدن از تو
بکنج بیکسی نالیدن از من

برادر غم یکی بودی چه بودی
اگر درد اندکی بودی چه بودی

غریبی و یتیمی و اسیری
از این سه گر یکی بودی چه بودی

برادر خواهری کش باب دلسوز
بدامن پرویدستی شب و روز

چنان دور از تو پاکوب بلا شد
که خون گرید بحالش دشمن امروز

برادر از جهان دل در تو بستم
ز دنیا رشتۀ الفت گسستم

گلی ناچیده زین باغ ایدریغا
ز دامان تو ببریدند دستم

برادر درد ها در سینه دارم
که بر خود سوزم و گفتن نیارم

برادر رفتی و آخر ندیدی
که چون شد کشته باب غمگسارم

برادر طاقتم بالله سر آمد
بنای صیرم از پای اندر آمد

سری بردار و یکدم در برم گیر
که قاتل در کف اینکه خنجر آمد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۹ - ایضا
گوهر بعدی:بخش ۲۱ - ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.