۳۲۸ بار خوانده شده
قدم به پرسش من رنجه کن به رسم عیادت
که جان نثار قدومت کنم ز روی ارادت
نهادهام سر تسلیم بر ارادت محبوب
که بنده را نبود رسم و راه غیر عبادت
دلا بکوش که خود را کنی نشانه ی تیرش
که این بود به حقیقت نشان گلیم سعادت
به سوزش دل و خون جگر گواه چه حاجت
سرشک سرخ و رخ زرد بس بود به شهادت
به خون وصل تو آمد چو شاهدی به گدایی
به بوسه ای بنوازش که این بس است زیادت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که جان نثار قدومت کنم ز روی ارادت
نهادهام سر تسلیم بر ارادت محبوب
که بنده را نبود رسم و راه غیر عبادت
دلا بکوش که خود را کنی نشانه ی تیرش
که این بود به حقیقت نشان گلیم سعادت
به سوزش دل و خون جگر گواه چه حاجت
سرشک سرخ و رخ زرد بس بود به شهادت
به خون وصل تو آمد چو شاهدی به گدایی
به بوسه ای بنوازش که این بس است زیادت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.