۲۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸

یک ذره بدان دهن که گوید
وز کتم عدم سخن که گوید

با حسن و رخ و شمیم زلفش
از یوسف و پیرهن که گوید

با قد و رخ بیاض و چشمش
از سرو و گل و سمن که گوید

جایی که رقیب کینه جوید
از دیو و ز اهرمن که گوید

در مجلس عاشقان سرمست
من کیستم و ز من که گوید

اندر چمنی که بگذری تو
از سرو در آن چمن که گوید

چون جان به هوای لعل او رفت
ای شاهدی از بدن که گوید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.