هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و هجران معشوق سخن می‌گوید و از درد دوری و اشتیاق به وصال می‌نالد. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل عاشق سخن می‌گوید و همچنین به مقایسه‌ای بین عاشق و دیگران می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی可能需要 دانش ادبی پایه‌ای داشته باشد.

شمارهٔ ۷۴

گر چه دل ز آتش هجران تو داغی دارد
باز حال رخت از لاله فراغی دارد

همه شب شمع رخت روشنی دیده ماست
ای خوش آن کس که چنین چشم و چراغی دارد

ما و کوی تو و صوفی و بهشت و رضوان
هر کسی در خور خود میل به باغی دارد

پای در گل بودش یا بودش جان در تن
هر که چون لاله ز سودای تو داغی دارد

شاهدی چون به سخن بلبل باغ ارم است
کی کند گوش به فریاد که زاغی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.