هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و عشق سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق این احساس بر دل و جان خود می‌نالد. او با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات درونی خود را توصیف می‌کند، از جمله اشک‌های بی‌پایان، سوختن در آتش عشق، و تسلیم شدن در برابر جاذبه‌های معشوق.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'قتل شاهد' و 'نرگس مست' ممکن است نیاز به بلوغ ذهنی برای تفسیر داشته باشند.

شمارهٔ ۱۱۲

دل و جگر به غم تو کباب شد هر دو
سرای دیده و دل هم خراب شد هر دو

شب فراق تو شد دیده‌ام چو دریایی
به رود و مردم چشمم حباب شد هر دو

علی الصباح به رویت چو دیده کردم باز
سواد دیده من آفتاب شد هر دو

ستون خیمه تن عشق گشت گیسویت
بگرد خیمه ز هر سو طناب شد هر دو

به قتل شاهدی آن غمزه بس تعلل کرد
مگر که نرگس مستت به خواب شد هر دو
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.