هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین از عشق نافرجام و درد دوری از معشوق سخن میگوید. شاعر از بیخبری از خود، غم فراوان، و سوختن در آتش عشق مینالد و بیان میکند که هیچ چیزی جز عشق معشوق برایش اهمیت ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین دشوار است. همچنین، اشعار حاوی احساسات شدید و غمگینی هستند که ممکن است برای مخاطبان جوانتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۶
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راه گذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم سرِ سر نیست مرا
ز آب دیده که به صد خون دلش پروردم
هیچ حاصل به جز از خون جگر نیست مرا
محنت زلف تو تا یافت ظفر بر دل من
بر مراد دل خود هیچ ظفر نیست مرا
بی رخت اشک همی بارم و گل می کارم
به جز این کار کنون کار دگر نیست مرا
بر سر زلف تو زان روی ظفر ممکن نیست
که توانایی چون باد سحر نیست مرا
من پروانه صفت گرچه پر و بالم سوخت
همچنان ز آتش عشق تو حذر نیست مرا
منم آن شمع که در سوز چنان بی خبرم
که گرم سر ببُری هیچ خبر نیست مرا
تا که آمد رخ زیبای تو در چشم جلال
بر گل و لاله کنون میل نظر نیست مرا
گذری کن که ز غم راه گذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم سرِ سر نیست مرا
ز آب دیده که به صد خون دلش پروردم
هیچ حاصل به جز از خون جگر نیست مرا
محنت زلف تو تا یافت ظفر بر دل من
بر مراد دل خود هیچ ظفر نیست مرا
بی رخت اشک همی بارم و گل می کارم
به جز این کار کنون کار دگر نیست مرا
بر سر زلف تو زان روی ظفر ممکن نیست
که توانایی چون باد سحر نیست مرا
من پروانه صفت گرچه پر و بالم سوخت
همچنان ز آتش عشق تو حذر نیست مرا
منم آن شمع که در سوز چنان بی خبرم
که گرم سر ببُری هیچ خبر نیست مرا
تا که آمد رخ زیبای تو در چشم جلال
بر گل و لاله کنون میل نظر نیست مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.