هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج عشق و هجران می‌پردازد. شاعر از سوزش نام عشق بر قلم، رهایی از پیوندهای دنیوی برای پایبندی به معشوق، و تأثیرات عمیق هجران بر جسم و روح سخن می‌گوید. همچنین، به نقش جمال معشوق در روشنایی جهان و شهوت نگاه میان عاشق و معشوق اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از دعای وصل بی‌اجابت گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به شهوت و درد عشق نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۱۲

حدیث عشق میسّر کجا شود به کتابت
که نام عشق بسوزد سر قلم ز مهابت

زهی سعادت آن کس که پای بند کسی شد
بریده از همه پیوند و خویش و اهل و قرابت

به شب رسید دگر بار روزم از غم هجران
بسان تیغ شود موی بر تنم ز صلابت

برآر کامم از آن لعل بی کرشمه و ابرو
که خود سؤال گدا را چه حاجت است کتابت

دهد فروغ جمال جهان فروز تو هر روز
جهان فروزی خود را به آفتاب نیابت

میان عاشق و معشوق شهوتی ست نظر را
کز آب دیده خونین کنند غسل جنابت

جلال اگرچه همیشه دعای وصل تو خواند
ولی چه سود که مقرون نمی شود به اجابت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.