هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی شدید به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تحمل دوری و فراق برایش بسیار دشوار است. او از بار سنگین غم و رنج عشق می‌نالد و تلاش می‌کند تا با وجود همه سختی‌ها، عشقش را حفظ کند. همچنین، شاعر به ضعف و ناتوانی خود در برابر جذبه‌های معشوق اشاره می‌کند و حتی حاضر است برای رسیدن به او از دین خود نیز بگذرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند ترک دین برای عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۹

دل از هوای تو دشوار بر توانم داشت
چگونه خاطر ازین کار بر توانم داشت

نه آنچنان ز شراب شبانه سرمستم
که راه کلبه خمّار بر توانم داشت

بدین صفت که مرا دیده در تو حیران است
قدم ز پیش تو دشوار بر توانم داشت

مرا تنی ست چو کاهی و بار غم چون کوه
گمان مبر که من این بار بر توانم داشت

ز جان من رمقی تا به جاست می کوشم
مگر ز راه خود این خار بر توانم داشت

سرشک من نه چنان است کآستین یک دم
ز پیش دیده خونبار بر توانم داشت

ازین هوس که مرا در سر است ظن مبرید
که من سر از قدم یار بر توانم داشت

به ترک دین بکنم چون جلال اگر روزی
ز چین زلف تو زنّار بر توانم داشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.