هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از غم عشق، ملامتهای دیگران و وضعیت دشوار زندگی خود سخن میگوید. او از عشق پایدار خود، نادیده گرفتن پندهای دیگران و رنجهای درونی میگوید و با تصاویر شاعرانه مانند اشک، دل بیمار و دار زدن، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است و درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «دار زدن» و «غم دل» ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۸
ماییم و غم عشق و سر کوی ملامت
گم کرده ز بی خویشتنی راه سلامت
شهری ست پر از فتنه و راهی ست پرآشوب
نه روی سفر کردن و نه رای اقامت
رفتی و مپندار که دست از تو بدارم
دست من و دامان تو تا روز قیامت
من پند رفیقان موافق نشنیدم
زیرا شدم آماجگه تیر ملامت
هر کس که نصیحت ز عزیزان نکند گوش
بسیار بخاید سرانگشت ندامت
اشکم که به رخسار تو مانست نشاندم
بر گوشه چشمش به صد اعزاز و کرامت
در سینه عجب نیست که دارد دل بیمار
آن را که خمیده است چو ابروی تو قامت
عیّار که منصور شود بر همه کامی
آنست که بر دار زنندش به علامت
هر شب که جلال از غم دل آه برآرد
سکان سماوات بنالند تمامت
گم کرده ز بی خویشتنی راه سلامت
شهری ست پر از فتنه و راهی ست پرآشوب
نه روی سفر کردن و نه رای اقامت
رفتی و مپندار که دست از تو بدارم
دست من و دامان تو تا روز قیامت
من پند رفیقان موافق نشنیدم
زیرا شدم آماجگه تیر ملامت
هر کس که نصیحت ز عزیزان نکند گوش
بسیار بخاید سرانگشت ندامت
اشکم که به رخسار تو مانست نشاندم
بر گوشه چشمش به صد اعزاز و کرامت
در سینه عجب نیست که دارد دل بیمار
آن را که خمیده است چو ابروی تو قامت
عیّار که منصور شود بر همه کامی
آنست که بر دار زنندش به علامت
هر شب که جلال از غم دل آه برآرد
سکان سماوات بنالند تمامت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.