۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

از آن سنبل که بر گلنار دارد
گل طبع مرا پر خار دارد

ندارد گوییا قطعاً سَرِ ما
سر زلفش که سر بسیار دارد

خط سبزش به گرد لب چو طوطی ست
که شکر پاره در منقار دارد

تو خورشیدی و جانم ذرّه آسا
هوای عشقت ای دلدار دارد

خطا باشد که زلفش مشک خوانند
چو در هر چین دو صد تاتار دارد

نگویم مشک تاتار است زلفت
که صد تاتار در یک تار دارد

زباد چین سیمین ، شاخ سروت
سراسر سنبل و گل بار دارد

منم بلبل چرا آن زاغ زلفت
نشیمن گاه در گلزار دارد

جلال از بار هجران برنگردد
که با روز و صالش کار دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.