هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی از وصال معشوق و توصیف حالات روحی شاعر است. شاعر از بی‌قراری، سرگشتگی و بی‌خبری دیگران از سوز درونی خود می‌گوید و به ناامیدی و بی‌سود بودن برخی تلاش‌ها اشاره می‌کند. همچنین، او از عشق و وفاداری به معشوق سخن می‌گوید و برتری عشق واقعی را برمی‌شمارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و اندوه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۹

شوریده دل ما سر بهبود ندارد
سرگشته ما راه به مقصود ندارد

از سوز من سوخته کس را خبری نیست
آری چه کنم؟ آتش ما دود ندارد

ای دوست به بیهوده دل دوست میازار
ترسم که پشیمان شوی و سود ندارد

کس را نگشاد از گره زلف تو کاری
هندو چه عجب باشد اگر جود ندارد

هرجا که تویی مجمره عود چه حاجت
بویی که تو داری نفس عود ندارد

بی سلسله طرّه آشفته لیلی
مجنون پریشان سر بهبود ندارد

سلطان به تحقیق ایاز است که دارد
یک بنده چو محمود که محمود ندارد

جان همدم لعلت شد و دل هم نفس زلف
دل شاد، که جان مقصد موجود ندارد

دل ظلمت اسکندر و جان آب خضر یافت
آری همه کس طالع مسعود ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.