۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۸

سرو را خطه کمال نماند
رونق گلشن جمال نماند

طاق ایوان مکرمت بشکست
سرو بستان اعتدال نماند

چشم بختم بخفت و مردم را
بر سر از خواب جز خیال نماند

اهل دل را ز خطّه اندوه
دیگر امکان انتقال نماند

ای دریغا که در سیاهی عمر
آن هنرمند بی همال نماند

در تکاپوی حادثات زمان
روز عیش و شب وصال نماند

چاره صبر است درد ما، لیکن
صابری را دگر مجال نماند

در چنین واقعه نکرد انشاء
اهل دل را دگر مآل نماند

آنکه از فرط جود و بخشش او
بحر و کان را دگر مثال نماند

و آنکه با عقد گوهر بخشش
نقص در رشته کمال نماند

شاه دریا عطا که با کف او
خلق را حاجت سفال نماند

حرز آثار خامه عدلش
بر رخ ملک خط و خال نماند

تا ابد آفتاب دولت او
باد تا بنده گر هلال نماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.