هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، ناکامی‌ها، و فتنه‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او زیبایی معشوق و تأثیرات عمیق عشق را توصیف می‌کند و از مفاهیمی مانند دوزخ و فردوس، شوریدگی، و سرمستی عشق یاد می‌کند. در نهایت، عشق به عنوان نیرویی جهان‌شمول و جاودانه معرفی می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۶

عشّاق ز دل درد ترا دام نهادند
ناکامی سودای ترا کام نهادند

شادی جهان جمله به یک جو نخریدند
چون بر سر بازار غمت گام نهادند

گیسوی تو دامی ست که آنان که پرستند
از دام جهان پای در آن دام نهادند

این سنبل شوریده و آن نرگس مستت
بس فتنه و آشوب در ایّام نهادند

یک ذرّه ز شوق من و حُسن تو ببردند
پس دوزخ و فردوس ورا نام نهادند

عالم به عدم بود که اندر سر مدهوش
سودای سر زلف دلارام نهادند

زان زلف که انجام ندارد سرِما را
در عهد ازل تا چه سرانجام نهادند

عشق است یکی جام پر از یاد لب دوست
سرمستی کونین در آن جام نهادند

دل سوخته عشق جلال است و هنوزش
در دایره سوختگان خام نهادند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.