هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و پایدار شاعر به معشوق است که با وجود رنج‌ها و دوری‌ها، هرگز از دل و ذهن او خارج نمی‌شود. شاعر تأکید می‌کند که حتی با مرگ نیز این عشق از بین نمی‌رود و همیشه در قلب او باقی می‌ماند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۸

مرا خیال وصالش ز سر به در نرود
اگر سرم برود عشق او ز سر نرود

من این معاینه با خود به خاک خواهم برد
که حسرت است که هرگز ز دل به در نرود

ز دست هجر تو یک روز نگذرد که مرا
هزار غصّه و خونابه در جگر نرود

شراب صرف محبّت حرام باد بر آن
که چون رود ز جهان مست و بی خبر نرود

هزار سال بخسبم به زیر خاک و هنوز
ز لوح سینه من نقش آن به سر نرود

اگر تیغ و سنان قصد جان کند محبوب
محبّت از دل عاشق بی غم و غصه نرود

رواست کز همه عالم نظر فروبندم
که نقش آنکه بود در دل از نظر نرود

حدیث روضه رضوان مکن که خاطر را
ز کوی دوست به سر منزل دگر نرود

بسوز خرمن عمرت جلال از آتش عشق
که خرمنی که بسوزد به باد بر نرود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.