۳۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳

رسید وقت صبوحی بیار ساقی جام
به یاد بزم صبوحی کشان دُرد آشام

به طرفِ باغ برآرای بزم چون فردوس
که باد صبح ز فردوس می دهد پیغام

بر آتش دل ما ریز آبِ چون آتش
که کار سوختگان پخته گردد از می خام

بیار باده که ارباب ذوق را به صبوح
گشایشی نشود جز ز پیر خلوت جام

مقام عشق مگو با خرد که ره نبرد
درون بزمگه خاصّ و عام کالانعام

مقام عالی اگر جویی از خرابی جوی
که ما به کوی خرابات یافتیم مقام

من از ملامت مردم ندارم اندیشه
مراد چون نتوان یافت از ملال و ملام

کسی که کام دل از زمانه می خواهد
همین که باده به کامش رسد رسید به کام

دل جلال به زنجیر عشق دربند است
که کی خلاص شود مرغ بال بسته به دام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.