هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از دوری معشوق و غم ناشی از آن است. شاعر از غم و اندوه خود میگوید و چگونه دلش با غم معشوق شاد است. او آرزوی دیدار معشوق را دارد اما در دریای غم غرق شده است. همچنین، از معشوق میخواهد تا صدای عاشقان سوختهدل را بشنود و دردهای آنان را درک کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیدهای است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که توانایی درک احساسات پیچیده و تجربیات عاشقانه را دارند.
شمارهٔ ۱۹۸
از دوری کنار تو هستم میان غم
گم گشته بی چراغ رخت در جهان غم
شاد است با غمت دل من آن چنان که او
سوگند راست می نخورد جز به جان غم
تا از سرای وصل تو چون حلقه بر درم
کی بر توان گرفت سر از آستان غم
دارم من آرزوی کناری از آن میان
جان در کنار غصّه و دل در میان غم
ای یار شادکام که فارغ نشسته ای
از گفت و گوی غصّه و سود و زیان غم
بر صف عاشقان بگذر تا که بشنوی
از عاشقان سوخته دل داستان غم
خرّم دل جلال که بعد از هزار سال
در وی ز درد دوست بیابی نشان غم
گم گشته بی چراغ رخت در جهان غم
شاد است با غمت دل من آن چنان که او
سوگند راست می نخورد جز به جان غم
تا از سرای وصل تو چون حلقه بر درم
کی بر توان گرفت سر از آستان غم
دارم من آرزوی کناری از آن میان
جان در کنار غصّه و دل در میان غم
ای یار شادکام که فارغ نشسته ای
از گفت و گوی غصّه و سود و زیان غم
بر صف عاشقان بگذر تا که بشنوی
از عاشقان سوخته دل داستان غم
خرّم دل جلال که بعد از هزار سال
در وی ز درد دوست بیابی نشان غم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.