هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و عشق پنهان خود میگوید که قادر به بیان آن نیست. او معشوقه را به ماه تشبیه میکند و از شرم و عشق فراوان خود سخن میگوید. شاعر تأکید میکند که تنها به معشوقه فکر میکند و هیچ چیز دیگری در دل و سرش جای ندارد. او همچنین از ناتوانی خود در برابر عشق و اشکهای ناشی از آن میگوید و دیگر به چیزی جز معشوقه توجه نمیکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۰۶
دارم غم نهانی و پیدا نمی کنم
با کس حکایت دل شیدا نمی کنم
دی ماه را به روی تو تشبیه کرده ام
و امروز سر ز شرم به بالا نمی کنم
آخر تو بازده به کرَم جانِ زار من
گیرم که من ز شرم تقاضا نمی کنم
خود دانی این قدر که دل ما تو برده ای
گیرم که من به روی تو پیدا نمی کنم
در دل به جز هوای ترا ره نمی دهم
در سر به جز خیال ترا جا نمی کنم
دیده به قصد خون دلم سعی می کند
من قصد خون خویش به عمدا نمی کنم
تا کرده ام تفرّج بستان عارضت
دیگر به هیچ باغ تماشا نمی کنم
بحر از کجا و چشم گهربارم از کجا
من قطره را مساوی دریا نمی کنم
تا دیدم از هوای رخت گریه جلال
دیگر حدیث ماه و ثریّا نمی کنم
با کس حکایت دل شیدا نمی کنم
دی ماه را به روی تو تشبیه کرده ام
و امروز سر ز شرم به بالا نمی کنم
آخر تو بازده به کرَم جانِ زار من
گیرم که من ز شرم تقاضا نمی کنم
خود دانی این قدر که دل ما تو برده ای
گیرم که من به روی تو پیدا نمی کنم
در دل به جز هوای ترا ره نمی دهم
در سر به جز خیال ترا جا نمی کنم
دیده به قصد خون دلم سعی می کند
من قصد خون خویش به عمدا نمی کنم
تا کرده ام تفرّج بستان عارضت
دیگر به هیچ باغ تماشا نمی کنم
بحر از کجا و چشم گهربارم از کجا
من قطره را مساوی دریا نمی کنم
تا دیدم از هوای رخت گریه جلال
دیگر حدیث ماه و ثریّا نمی کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.