هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او خود را عاشقی سرگشته و آواره توصیف میکند که از دلجویی و همراهی محروم است. اشعار مملو از تصاویر دردناک مانند چشم خونبار و دل سوخته است و به ناامیدی و دوری از معشوق اشاره دارد. در نهایت، شاعر به تقدیر و نظاره کردن صنع خداوند تسلیم میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'چشم خونبار' و 'دل سوخته' ممکن است برای کودکان نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۵۴
من کی ام ، بر آستانت خسته بیچاره ای
عاشقی سرگشته ای از خان و مان آواره ای
نیست دلجویی که جوید خاطر دلخسته ای
نیست دمسازی که سازد چاره بیچاره ای
چشم خونبارم اگر بر کوه خون افشان کند
لاله خونین بروید از دل هر خاره ای
گر شکنج زلف عنبربار بگشایی ز هم
صد دل گم گشته یابی بسته بر هر تاره ای
بخت آنم نیست کز نزدیک بینم روی تو
می کنم از دور در صنع خدا نظّاره ای
آنکه رخسارش چو گل رنگین بود کی غم خورد
گر به خوناب جگر رنگین شود رخساره ای
سوخت صد جان شعله عشق تو چون جان جلال
زان که بتوان سوخت صد خرمن به آتش پاره ای
عاشقی سرگشته ای از خان و مان آواره ای
نیست دلجویی که جوید خاطر دلخسته ای
نیست دمسازی که سازد چاره بیچاره ای
چشم خونبارم اگر بر کوه خون افشان کند
لاله خونین بروید از دل هر خاره ای
گر شکنج زلف عنبربار بگشایی ز هم
صد دل گم گشته یابی بسته بر هر تاره ای
بخت آنم نیست کز نزدیک بینم روی تو
می کنم از دور در صنع خدا نظّاره ای
آنکه رخسارش چو گل رنگین بود کی غم خورد
گر به خوناب جگر رنگین شود رخساره ای
سوخت صد جان شعله عشق تو چون جان جلال
زان که بتوان سوخت صد خرمن به آتش پاره ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.