هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و ناپایداری معشوق شکایت میکند و از بیوفایی و دوری او مینالد. او از معشوق میخواهد که با او مهربان باشد و از دوری و ستیز با او دست بردارد. شاعر همچنین از تأثیر عشق بر زندگی خود میگوید و آرزو میکند که معشوق پس از مرگش او را به یاد آورد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۶۷
بزن تیغ و مکن تندی و تیزی
حلالت باد اگر خونم بریزی
چرا چون دور بر من می کنی جور
چرا چون بخت با من می ستیزی
چه شد کز مهربان خود ملولی
چه شد کز عاشق خود می گریزی
فکندی شور در ما تا کی آخر
شکر شیرینی و بازار تیزی
نسیم دوستی یابد دماغت
پس از صد سال اگر خاکم ببیزی
جلال ار یار دارد قصد جانت
چه یاری کز سر جان برنخیزی
حلالت باد اگر خونم بریزی
چرا چون دور بر من می کنی جور
چرا چون بخت با من می ستیزی
چه شد کز مهربان خود ملولی
چه شد کز عاشق خود می گریزی
فکندی شور در ما تا کی آخر
شکر شیرینی و بازار تیزی
نسیم دوستی یابد دماغت
پس از صد سال اگر خاکم ببیزی
جلال ار یار دارد قصد جانت
چه یاری کز سر جان برنخیزی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.