هوش مصنوعی: این شعر از طبیعت و زیبایی‌های صحرا سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سنبل، گل، شبنم و آهو، فضایی رمانتیک و پراحساس خلق می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، جنون و عشرت اشاره دارد و مخاطب را به تجربه‌کردن این زیبایی‌ها دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مفاهیمی مانند جنون و عشرت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹

ز سنبل بند بر دل می‌گذارد موی این صحرا
دماغ گل پریشان می‌شود از بوی این صحرا

کدامین شکرین لب کرد بارانداز این وادی
که می‌جوشد به جای آب شیر از جوی این صحرا

به هر سو می‌کند تا چشم کار افتاده فرش گل
چو شبنم می‌توان مالید رو بر روی این صحرا

گلستان را به بلبل بخش و شیرین را به خسرو ده
برو دنبال مجنون گیر و رو کن سوی این صحرا

ز بس مانده است باز از هر طرف چشم تماشایی
به جای سبزه مژگان می‌چرد آهوی این صحرا

جنون را پیشه کن قصاب و غم را تیشه بر پا زن
که عشرت می‌توانی کرد در پهلوی این صحرا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.