هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، احساسات عمیق عاشقانه و رنج‌های عاشق را با تصاویر شاعرانه مانند سرو خندان، امواج تبسم، و خنجر مژگان بیان می‌کند. شاعر از عشق، فراق، و درد دل سخن می‌گوید و در نهایت به تسلیم در برابر قضا و شهادت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مضامینی مانند رنج و شهادت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۵

ز هر جانب که آن سرو روان خندان شود پیدا
ز شور عاشقان از هر طرف افغان شود پیدا

نمک می‌ریزد از موج تبسم بر دل ریشم
لب او هر کجا چون پسته خندان شود پیدا

ز یک انداز چشمی کشتی عمرم تباه آمد
که می‌گفت از نگاهی این قدر طوفان شود پیدا

به یاد لعل میگون تو در خون جگر ما را
به دور دیده چندین خوشه مرجان شود پیدا

بده تن در قضا، آمادهٔ تیغ شهادت شو
چو آن نامهربان با خنجر مژگان شود پیدا

کند دریانشین آب حسرت اهل محشر را
اگر قصاب با این دیدهٔ گریان شود پیدا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.