هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، توصیفی شاعرانه از معشوقی پری‌رو و شوخ‌چشم است که با ظرافت‌های ظاهری مانند خال، ابرو، و زلفش دل شاعر را به‌دست آورده است. شاعر با کنایه و ایهام از معشوق سخن می‌گوید و از بیان صریح هویت او خودداری می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'قتل' و 'کافر' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.

شمارهٔ ۴۲

برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که کیست
شوخ چشمی طفل بدخویی نمی‌گویم که کیست

داده از زهر آب، بی رحمی، فرنگی زاده‌ای
بهر قتلم تیغ ابرویی نمی‌گویم که کیست

همچو خال گوشه چشمش دلم افتاده است
در قفای طرفه آهویی نمی گویم که کیست

تا به صبح امشب دماغم را پریشان کرده بود
عطر زلف عنبرین بویی نمی‌گویم که کیست

دارد آن سبز ملیح کافر بیدادگر
کنج لعلش خال هندویی نمی‌گویم که کیست

عاقبت قصاب قربان خواهدت کردن کسی
عید قربان در سر کویی نمی‌گویم که کیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.