هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غم و اندوه عمیق، ناامیدی از دنیا و مردم آن، و همچنین عشق و فداکاری را بیان می‌کند. شاعر از رنج‌های خود می‌گوید و دنیا را بی‌فایده و پر از ضرر می‌داند. اما در عین حال، عشق و فداکاری برای معشوق را نیز ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و غم‌انگیز این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعارات مورد استفاده در شعر ممکن است برای آنها سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۳

دیده خون‌بار ما چون گشت گریان مفت ماست
دانه‌ای افشانده در خاکیم باران مفت ماست

نشکفد تا غنچه در گلزار نتوان برد فیض
هرکه چون گل پاره می‌سازد گریبان مفت ماست

نیست نفعی جز ضرر در آشنایی‌های خلق
رو ز ما هرچند گردانند یاران مفت ماست

ما که تن دادیم در صحرا دگر معموره چیست
گر شود آفاق سرتاسر بیابان مفت ماست

تیغ برکش تا گلو از آب گوهر تر کنیم
چون صدف لب‌تشنه در بحریم تا جان مفت ماست

می‌شود روشن قفس را خانه از روزن مدام
زخم دل چون بیشتر باشد نمایان مفت ماست

می‌توان قصاب کردن خویش را قربان دوست
در تمام سال روز عید قربان مفت ماست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.