۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

با تو همین یک سخنم آرزو است
گفتن و قربان شدنم آرزو است

پیش قد شمع تو پروانه‌وار
پر زدن و سوختنم آرزو است

وقت شد از دیده ببارم سرشگ
غوطه به دریا زدنم آرزو است

لاله‌صفت پنجه خونین ز غم
پیش تو بر سر زدنم آرزو است

قدّ و رخ و تن بنما در چمن
سرو و گل و یاسمنم آرزو است

کرد دلم عزم ز خود رفتنی
دور شدن زین وطنم آرزو است

نشئه دیگر می توحید راست
جرعه بدین می زدنم آرزو است

باش تو قصاب که گفته است فیض
حلقه آن در زدنم آرزو است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.