هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشق در فراق معشوق است. شاعر از فداکاری‌های خود، حسادت رقیب، و رنج‌های عاطفی می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند دود دل، خون دل، و زلف معشوق، احساسات خود را بیان می‌کند. در نهایت، با طنز تلخ اشاره می‌کند که امیدهایش بر باد رفته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاهی استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خون دل' و 'دود دل' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۴

سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد
از گردنم این دین ادا شد چه به جا شد

می‌خواست رقیبم که من از غصه بمیرم
دیدی که خودش زود فنا شد چه به جا شد

از دود دلم وسمه کشیده‌ است بر ابرو
دود دل من قبله‌نما شد چه به جا شد

از خون دلم بسته حنا بر سر انگشت
خون دلم انگشت‌نما شد چه به جا شد

مغرور به یکتایی چشمت شده بودی
بر عارضت آن زلف دوتا شد چه به جا شد

هر لحظه امید من بیچاره همین بود
یک بوسه به قصاب عطا شد چه به جا شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.