هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، از عشق نافرجام و درد دوری از معشوق سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، تشنگی عاشق را به دیدار معشوق، خطرات عشق و ناپایداری آن را مانند حباب، و اشک‌های بی‌پایانش را به سیل خون‌آلود تشبیه می‌کند. در نهایت، اشاره می‌کند که هر کس معشوق را ببیند، ناپدید می‌شود (آب می‌شود)، و در جمع عاشقان، سهم کسی که قصاب است (شاید اشاره به قربانی شدن عاشق) می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'سیل گریه دجله خوناب می‌شود' یا 'قسمت قصاب' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲۴

لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود
از آب تیغ ناز تو سیراب می‌شود

عاشق در این محیط خطرناک چون حباب
در یک نفس ز شوق تو نایاب می‌شود

آن کس که بر کشاکش این بحر تن نهاد
چون موج طوق گردن گرداب می‌شود

دورم به هرکجا که نشینم به یاد او
از سیل گریه دجله خوناب می‌شود

دیدن رخت دوباره میسر نمی‌شود
زیرا که هر که دید تو را آب می‌شود

در بزم خاص باده‌پرستان شوق تو
دوری که هست قسمت قصاب می‌شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.