هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به موضوع عشق الهی و تجلی آن در جهان می‌پردازد. شاعر از تأثیر عشق بر دل و جان سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که چگونه عشق الهی همه چیز را پر از معنویت می‌کند. همچنین، انتقادی از دنیای مادی و بی‌توجهی به ارزش‌های معنوی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۶۳

شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه پر
از تجلی گشت چون آیینه هر کاشانه پر

عطر خالش را نسیم آورد در صحرا به ما
آهوان را نافه پر گردید و ما را خانه پر

از شکست ای چرخ مینا‌رنگ پاس خود بدار
نیست قدری شیشه را چون گشت از دردانه پر

اهل شوق از یک گریبان سر برون آورده‌اند
این جهان چون خوشه گردیده است از یک‌دانه پر

بیش از اینم زالفت اغیار خون در دل مکن
پنجه را مگذار از زلف تو سازد شانه پر

داستان عشق بگرفتند و نامی دست ماست
گشت مطلب ناپدید از بس که شد افسانه پر

غیر حق را در حریم دل عبث جا داده‌ایم
نیست جای آشنا شد بس که از بیگانه پر

در بساط دهر قصاب آن تنک ظرفم که من
می‌رسد جانم به لب تا می‌شود پیمانه پر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.