۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۶

غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس
خانه بر دوشیم چون موج از دیار ما مپرس

نخل سروستان تصویریم بر از ما مخواه
خار خشگ بوستانیم از بهار ما مپرس

ما و زلف او به یک طالع ز مادر زاده‌ایم
می‌شوی آشفته حال از روزگار ما مپرس

مشهد ما را فروغ شمع می‌داند کجاست
مشرب پروانه داریم از مزار ما مپرس

روز و شب در کوره دهریم با صد پیچ‌و‌تاب
در گداز امتحانیم از غبار ما مپرس

ما و دل ماتیم در این عرصه شطرنج دهر
جان و دل را تا نبازی از قمار ما مپرس

کشته صبح بناگوش و هلاک کاکلیم
بیش از این قصاب از لیل و نهار ما مپرس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.