هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوقه‌ای را ارائه می‌دهد که با جمال و کمال خود، همه را مجذوب و اسیر کرده است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند خورشید، سرو، غنچه، و گلستان، زیبایی‌های معشوقه را به تصویر می‌کشد و از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک و ارتباط با آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۱۸۳

مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخسارش
رود خورشید در زیر نقاب از شرم دیدارش

بتی غارتگر هوشی ز قد با سرو هم‌دوشی
ز لب چون غنچه خاموشی که کس نشنیده گفتارش

فرنگی طفل بی‌باکی به قصد دین و ادراکی
ز زلف افکنده فتراکی که عالم شد گرفتارش

ز دل بی‌رحم صیادی ز درس دانش استادی
ز قامت سرو آزادی که حق باشد نگهدارش

به تیره غمزه دل‌دوزی به رخ شمع شب‌افروزی
به غبغب صبح نوروزی که گلریزان بود کارش

سراپا کافرستانی ز پا تا سر گلستانی
که گلچین هوس هرگز نچیده گل ز گلزارش

مریض عشق او را درد افزون می‌شود دائم
به در کی جان برد قصاب هرکس گشت بیمارش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.