۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۷

ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع
همیشه هست کسی در میان ما مانع

میان ما و تو قطع امید ممکن نیست
تو را جفا و مرا می‌شود وفا مانع

از آن سبب نرسد تیر آه ما به هدف
که هست در حد ره سد مدّعا مانع

در این محیط ندیدیم روی ساحل را
چرا که کشتی مارا است ناخدا مانع

اگر رسم به وصالش مرا شود قصاب
به گاه دیدن او سایه از قفا مانع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.