هوش مصنوعی: این شعر از مولانا با استفاده از نماد چراغ، به موضوعاتی مانند عشق، بخشش، روشنگری و هدایت دیگران می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که مانند چراغ، نور عشق و دانایی را به دیگران ببخشیم و در تاریکی‌های زندگی راهنمای دیگران باشیم. همچنین از حرص و طمع دوری کنیم و به جای آن، به هدایت و کمک به نیازمندان بپردازیم.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی این شعر برای درک و ارتباط بهتر، به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۲۰۸

بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ
به دست خویش ببر بر سر مزار چراغ

مده ز کف دل روشن به پشت‌گرمی مهر
برای تیرگی شب نگاهدار چراغ

به خلق و چرب‌زبانی سخن دریغ مکن
که ماند از تو به یک‌سو به یادگار چراغ

دلیل تیره‌دلان شو که دستگیری غیر
چنان بود که گذاری به رهگذار چراغ

فزون ز قسمت خود از جهان مخواه ز کس
مدار بیهده در پیش چشم تار چراغ

ز تیرگی نتواند به پیش پا دیدن
اگر دهنت به دست گدا هزار چراغ

حذر ز آه پریشان‌دلان نما قصاب
منه به رهگذر بار زینهار چراغ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.