هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و مذهبی است که در آن شاعر به ستایش و عشق به "شاه نجف" (احتمالاً اشاره به امام علی علیه السلام) میپردازد. او از حسرت دیدار، زیبایی و اسرار معنوی شاه نجف سخن میگوید و بیان میکند که عاشقان او از نعمتهای دنیوی و اخروی چشمپوشی میکنند. همچنین، شاعر به امنیت و آرامشی که در سایه او وجود دارد اشاره میکند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی داشته باشد.
شمارهٔ ۲۱۲
دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نجف
مردم از حسرت دیدار تو یا شاه نجف
زین گلستان گل عیشم رسد آن دم که فتد
نظرم بر گل رخسار تو یا شاه نجف
روضه خلد برین خوار بود در نظرش
هر که گل چید ز گلزار تو یا شاه نجف
نیست حرفی که ز سرّ دو جهان آگاه است
هرکه شد آگه از اسرار تو یا شاه نجف
نقد و جنس دو جهان را به فدای تو نمود
هرکه گردید خریدار تو یا شاه نجف
گفتی آیی به سرم چون رودم از تن جان
نیست انکار در اقرار تو یا شاه نجف
بیمی از تاب صف حشر ندارد قصاب
هست در سایه دیوار تو یا شاه نجف
مردم از حسرت دیدار تو یا شاه نجف
زین گلستان گل عیشم رسد آن دم که فتد
نظرم بر گل رخسار تو یا شاه نجف
روضه خلد برین خوار بود در نظرش
هر که گل چید ز گلزار تو یا شاه نجف
نیست حرفی که ز سرّ دو جهان آگاه است
هرکه شد آگه از اسرار تو یا شاه نجف
نقد و جنس دو جهان را به فدای تو نمود
هرکه گردید خریدار تو یا شاه نجف
گفتی آیی به سرم چون رودم از تن جان
نیست انکار در اقرار تو یا شاه نجف
بیمی از تاب صف حشر ندارد قصاب
هست در سایه دیوار تو یا شاه نجف
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.