هوش مصنوعی: این شعر بیانگر رنج‌ها و سختی‌های زندگی است که شاعر در مسیر عشق و آرزوهایش متحمل شده است. او از غم و بی‌مهری روزگار می‌نالد، اما در نهایت به تسلیم و آرامش می‌رسد. همچنین، اشاره‌ای به شهادت و فداکاری دارد که نشان‌دهنده‌ی عمق احساسات و باورهای شاعر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مفاهیمی مانند شهادت و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۴۲

مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم
از سایه تیغت به سرانجام رسیدیم

خواندیم چو لوح سر خاک شهدا را
بر مطلب بی‌مهری ایام رسیدیم

روزی که برون آمده از بیضه شوقت
پر نازده اول به سر دام رسیدیم

در عشق تو گشتیم دمی گرم که چون صبح
از یک نفس عمر به انجام رسیدیم

بسیار طپیدن ندهد فایده در خاک
تسلیم چو گشتیم به آرام رسیدیم

بی‌بهره از آن زلف نشد گردن قصاب
ما نیز به یک حلقه از این دام رسیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.