هوش مصنوعی: این شعر یک گفتگوی عاشقانه و پراحساس بین دو عاشق است که در آن معشوق شرط‌های دشواری برای عشق و وفاداری می‌گذارد. عاشق در پاسخ به هر شرط، با عبارت «گفتم به‌چشم» موافقت می‌کند، که نشان‌دهنده تسلیم و وفاداری بی‌قید و شرط اوست.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه (مانند «غوطه خوردن در خون جگر») ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۵۴

گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم به‌چشم
غیر من بر دیگری منگر دگر گفتم به‌چشم

گفت اگر داری سر وصلم در این محنت‌سرا
بایدت کرد از جهان قطع نظر گفتم به‌چشم

گفت دور از ماه رخسارم نباید بازداشت
چون کواکب دیده هر شب تا سحر گفتم به‌چشم

گفت اگر داری هوای گرد سر گردیدنم
تا بگویم آمدن باید به سر گفتم به‌چشم

گفت دور عارضم در تیرگی چون مردمک
بایدت بنشست هر شب تا سحر گفتم به‌چشم

گفت اندر بزم من گریان و سوزان همچو شمع
غوطه باید خورد در خون جگر گفتم به‌چشم

گفت اگر خواهی که باشی در شهادت سرخ‌روی
خون به جای اشگ بار از چشم تر گفتم به‌چشم

گفت اگر قصاب می‌خواهی گلی گیری از آب
بایدت تر ساخت خاک رهگذر گفتم به‌چشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.