هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلدادگی خود سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه، وفاداری و عشق بی‌پایان خود را به معشوق بیان می‌کند. او از رنج‌ها و داغ‌های عشق می‌گوید اما همچنان بر عهد خود پایدار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند 'ز خون جگر' و 'خراب شد تن من' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۵۵

همان به دیده غباری که داشتم دارم
به خاک پای تو کاری که داشتم دارم

همان چو گرد در این وادی تمام‌خطر
قفای شاهسواری که داشتم دارم

چو سیل، سینه پرافعان و چهره خاک‌آلود
به کوه و دشت گذاری که داشتم دارم

چهار فصل گذشت از دل و همان از داغ
گل همیشه‌بهاری که داشتم دارم

خراب شد تن من همچو نقطه پرگار
به گرد خویش حصاری که داشتم دارم

شدم محیط و لب از آب تر نمی‌سازم
همان چو دجله کناری که داشتم دارم

ز خواندن دل و جان می‌دهم دوسر تاوان
به خصم راه قماری که داشتم دارم

دلی ز خون جگر چون پیاله لبریز
همان به دست نگاری که داشتم دارم

ز خال و ابروی او دست ‌برنمی‌دارم
نظر به مهره و ماری که داشتم دارم

به سعی راست نشد کار دل مرا قصاب
ز خون دیده مداری که داشتم دارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.