هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از تنهایی، دوری از یاران و ناامیدی سخن می‌گوید و از ساقی می‌خواهد تا با می گلگون، غم و اندوه را تسکین دهد. او از وضعیت خود و دیگران ناراضی است و آرزوی تغییر و نوازش از سوی آشنایان را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف نوشیدنی‌های الکلی (می) ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۵۹

ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشیم
چون داغ لاله تا کی در خون نشسته باشیم

شاید که آشنایی ما را کند نوازش
تا کی چو حلقه در، بیرون نشسته باشیم

خوب است راستی را از سرو یاد گیریم
تا کی چو بید مجنون وارون نشسته باشیم

سازد ذلیل ما را رویش ز لشگر خط
بر عارضی که چون خال موزون نشسته باشیم

یاران و هم‌نشینان کردند کوچ و رفتند
تنها در این بیابان ما چون نشسته باشیم

قصاب از دو عالم کردی تو قطع امید
بهتر کز این دو منزل بیرون نشسته باشیم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.