هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تنهایی و بیکسی خود میگوید و بیان میکند که تنها دوستش از حال او آگاه است. او از بدبختی و ناکامیهای خود سخن میگوید و احساس میکند که مانند داغ لاله در چمن، نشانهای از تیرهبختی است. شاعر از غم هجران و جدایی مینالد و زبان بیزبانی خود را در بیان راز دلش توصیف میکند. در پایان، او از انتظار کشیدن و صبری که دیگر تاب ندارد، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، غم و اندوه، و مفاهیم انتزاعی است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۶۶
کی شود معلوم هر بیگانه شرح حال من
دیگری جز دوست آگه نیست از احوال من
چون ز خویش آگه توانم گشت کز بخت سیاه
تار سازد خانه آیینه را تمثال من
مرغ تصویرم مرا در دل غم پرواز نیست
روز اول بسته بر مویی مصوّر بال من
همچو داغ لاله از بیحاصلی در این چمن
مینماید تیره بختی در قبال آل من
با غم هجر تو شبهای جدایی راز دل
میکند اظهار بیایما زبان لال من
زاهدا برخیز تا قسمت کنیم اسباب عیش
حور جنّت از تو، درد و داغ جانان مال من
ز انتظار مقدمش قصاب در راه طلب
من شدم پامال صبر و صبر شد پامال من
دیگری جز دوست آگه نیست از احوال من
چون ز خویش آگه توانم گشت کز بخت سیاه
تار سازد خانه آیینه را تمثال من
مرغ تصویرم مرا در دل غم پرواز نیست
روز اول بسته بر مویی مصوّر بال من
همچو داغ لاله از بیحاصلی در این چمن
مینماید تیره بختی در قبال آل من
با غم هجر تو شبهای جدایی راز دل
میکند اظهار بیایما زبان لال من
زاهدا برخیز تا قسمت کنیم اسباب عیش
حور جنّت از تو، درد و داغ جانان مال من
ز انتظار مقدمش قصاب در راه طلب
من شدم پامال صبر و صبر شد پامال من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.