هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر به ستایش معشوق می‌پردازد و او را منشأ نور، عشق، و بخشندگی می‌داند. معشوق در این شعر به‌عنوان کسی توصیف می‌شود که جان را روشن می‌کند، آتش عشق را برمی‌افروزد، و با یک نگاه یا تبسم، زندگی را معنا می‌بخشد. شاعر از نسیم کوی یار، جلوه‌های زیبایی، و بخشش‌های معشوق سخن می‌گوید و عشق او را بی‌همتا می‌داند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های به‌کاررفته ممکن است برای کودکان قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۲۹۵

آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در تن تویی
آنکه آتش زد به من چون برق در خرمن تویی

آنکه اندر یک تبسم کرد جان در تن تویی
آنکه جان بگرفت از یک زهر چشم از من تویی

شعله‌های آه جان‌سوز از که می‌پرسی که چیست
آنکه زد بر آتش بیچارگان دامن تویی

ای نسیم کوی یار این سرگرانی تا به کی
می‌رساند آنکه بر ما بوی پیراهن تویی

جلوه کن در باغ تا گیرند گل‌ها از تو رنگ
چون جمال‌آرا و زینت‌بخش این گلشن تویی

می‌رساند آنکه در عالم برای پرورش
مور اعمی را ز احسان بر سر خرمن تویی

در حریم عاشقان دوست جای غیر نیست
آنکه چون مهر تو در دل می‌کند مسکن تویی

چشم آمرزش به درگاه تو دارم روز و شب
می‌تواند آنکه بخشاید گناه من تویی

می‌توانی پرتوی قصاب را در دل فکند
آنکه شمع مهر و مه را می‌کند روشن تویی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.