هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی از عشق و دلدادگی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند کعبه، طوف، ابرو، گیسو و نسیم سحر، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او از درد فراق و نرسیدن به وصال معشوق مینالد و در عین حال، به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از برخی استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل داشته باشد.
شمارهٔ ۲۹۹
میکنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی
برده از راه دلم را خم ابروی کسی
ای نسیم سحر امروز به خود میبالی
مگر افتاده رهت بر خم گیسوی کسی
سامری کاین همه در سحر به خود میبالید
برنخورده است به یک نرگس جادوی کسی
ای شب از تیرگی خویش مزن لاف گزاف
ظلمت آن است که من دیدهام از موی کسی
ای صبا عطر فشانی ز کجا میآیی
بیخودم ساز گر آوردهای از بوی کسی
کی توانم که به دامان زنمش دست وصال
من که رو سوی کسی دارم و او سوی کسی
باخبر باش از این طایفه آخر قصاب
میشوی کشته ز تیغ خم ابروی کسی
برده از راه دلم را خم ابروی کسی
ای نسیم سحر امروز به خود میبالی
مگر افتاده رهت بر خم گیسوی کسی
سامری کاین همه در سحر به خود میبالید
برنخورده است به یک نرگس جادوی کسی
ای شب از تیرگی خویش مزن لاف گزاف
ظلمت آن است که من دیدهام از موی کسی
ای صبا عطر فشانی ز کجا میآیی
بیخودم ساز گر آوردهای از بوی کسی
کی توانم که به دامان زنمش دست وصال
من که رو سوی کسی دارم و او سوی کسی
باخبر باش از این طایفه آخر قصاب
میشوی کشته ز تیغ خم ابروی کسی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.