شمارهٔ ۷ - ایضاً فی رثائه علیه السلام عن لسان امه
دل ناتوان لیلی ز غم تو می گدازد
چکند اگر نسوزد چکند اگر نسازد
تو سوار روی نی مادر دل کبابت از پی
نه عجب اگر که در پای نی تو سر ببازد
تو اگرچه سر بلندی نظری بزیر پا کن
که نظر بزیردستان به بزرگ می برازد
تو همای دولتی سایه فکن بر این ضعیفان
که بزیر سایه ات سرو بلند سر فرازد
تو سوار یکه تازی به پیادگان مدارا
که پیاده را نشاید ز پی سواره تازد
من اگر ز غم بمیرم ز سرت نظر نگیرم
که بچون تو نازنینی دل عالمی ببازد
چه شود اگر نوازش کنی از نیازمندان
چه نی تو بند بندم ز غم تو می نوازد
چکند اگر نسوزد چکند اگر نسازد
تو سوار روی نی مادر دل کبابت از پی
نه عجب اگر که در پای نی تو سر ببازد
تو اگرچه سر بلندی نظری بزیر پا کن
که نظر بزیردستان به بزرگ می برازد
تو همای دولتی سایه فکن بر این ضعیفان
که بزیر سایه ات سرو بلند سر فرازد
تو سوار یکه تازی به پیادگان مدارا
که پیاده را نشاید ز پی سواره تازد
من اگر ز غم بمیرم ز سرت نظر نگیرم
که بچون تو نازنینی دل عالمی ببازد
چه شود اگر نوازش کنی از نیازمندان
چه نی تو بند بندم ز غم تو می نوازد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - ایضاً فی رثائه علیه السلام عن لسانها
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - فی رثاء علی بن الحسین الاکبر علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.