هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ناکامی‌های خود در زندگی می‌گوید، از بخت سیاه و رقیبانش شکایت دارد و خود را اسیر عشق و دوری از معشوق می‌داند. او با وجود دانش و ادب، خود را بی‌خرد و بی‌ادب در عشق می‌خواند و از فریب‌کاران بیزار است. همچنین، از دوری و فقر خود گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فریب و رنج‌های عشق ممکن است برای سنین پایین‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۶

عمریست که دست و گریبانم
با بخت سیاه و رقیبانم

هر دیده که روز سیاهم دید
پنداشت که شام غریبانم

بیمار مسیح دمی هستم
نوبت نرسد بطبیبانم

من بندۀ والۀ عشق توام
بیزار ز ساده فریبانم

از عشق تو بی خرد و ادبم
هر چند ادیب ادیبانم

پیمانه ز می چه لبالب شد
حاشا که دگر ز لبیبانم

از مفتقر این همه دوری چیست؟
آخر نه مگر ز قریبانم؟
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.