هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و اهمیت آن در تمایز بین انسان و موجودات دیگر می‌پردازد. شاعر عشق را نشانه‌ای از انسانیت و عاملی برای ارتقای روحی می‌داند و از ارباب کمال و فلک الافلاک سخن می‌گوید. همچنین، او از دوری از حقیقت و طریقت در زندگی مادی انتقاد می‌کند و در پایان، به عشق و ستایش معشوق می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹

تا نخل امیدم را تو بری
شیرین تر از این نبود ثمری

اندر نظر ارباب کمال
حاشا که چه عشق بود هنری

در منطقه اش فلک الافلاک
نبود جز حلقۀ مختصری

عشق است نشانۀ انسانی
عشق اشت ممیز دیو و پری

تا در طلب آب و علفی
حیوانی و در شکل بشری

از خط طریقت دوراستی
وز علم و حقیقت بی خبری

ای ماه جهان افروز بکن
بر بام سیه رویان گذری

من مشتری تو و مفتقرم
خو کرده چه زهره بنغمه گری
وزن: مستفعلتن مستفعلتن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.