هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از تأثیرات عشق و جمال معشوق بر شاعر سخن میگوید. شاعر از غمزههای معشوق، آتش عشق او در وجودش، و آشوبی که دو زلف او در جانش ایجاد کرده، مینالد. همچنین، از بیلطفی معشوق و نازهای او که باعث رنجش شده، شکایت میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «غمزه»، «فتنه»، و «آشوب» نیاز به درک عمیقتری از عواطف انسانی دارند که معمولاً در سنین بالاتر قابل درک است.
شمارهٔ ۱۷
برقی از غمزۀ مستی زد
آتش در خرمن هستی زد
تا فتنۀ آن رخ جلوه نمود
بنیاد مرا چه شکستی زد
هندوی دو زلفش آشوبی
در جان یگانه پرستی زد
رفتم که ببوسم پایش را
از بی لطفی سر دستی زد
بالای بلندش را نازم
کز ناز قدم بر پستی زد
صد همچو مفتقر خود را
تیری بفکند و بشستی زد
آتش در خرمن هستی زد
تا فتنۀ آن رخ جلوه نمود
بنیاد مرا چه شکستی زد
هندوی دو زلفش آشوبی
در جان یگانه پرستی زد
رفتم که ببوسم پایش را
از بی لطفی سر دستی زد
بالای بلندش را نازم
کز ناز قدم بر پستی زد
صد همچو مفتقر خود را
تیری بفکند و بشستی زد
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.