۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳

ای داغ تو لالۀ باغ دلم
وی سوز تو نور چراغ دلم

ای ترا ز لطف تو گلشن جان
وی تازه ز قهر تو داغ دلم

سرگشتۀ کوی تو شد دل من
هرگز نروی بسراغ دلم

امید که هیچ مباد تهی
از بادۀ شوق ایاغ دلم

حقا که فراق تن و جانم
خوشتر باشد ز فراغ دلم

این نامۀ شوق از مفتقر است
یعنی که رسول بلاغ دلم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.