هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و دوری از معشوق می‌گوید. او خود را آواره، سرگشته و رنجور توصیف می‌کند و از آه سوزان دلش سخن می‌گوید. با وجود بیزاری از این وضعیت، همچنان نیازمند معشوق است و از آسیب زدن به خاطر نازکش می‌ترسد. شاعر خود را مستمند و دیوانه‌وار عاشق معرفی می‌کند و این را سرمایه و ابزار زندگی خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۴

بخدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم

آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم

چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم

در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم

رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم

آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم

من مفتقر سودا زده ام
اینست متاعم و ابزارم
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.