۲۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴

بخدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم

آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم

چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم

در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم

رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم

آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم

من مفتقر سودا زده ام
اینست متاعم و ابزارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.