۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵

آن دل که ز عشق چه غنچه شکفت
هر نکته که گفت ز حسن تو گفت

بیدار غمت از صبح ازل
تا شام ابد یک لحظه نخفت

گوش دل هر هوشیار دلی
هر نغمه شنفت هم از تو شنفت

مژگان من دلرفته ز دست
جز خاک ره کوی تو نرفت

از اشک و سرشک روان دلم
پیداست حقیقت راز نهفت

آندل که نگشته ز طاقت طاق
حاشا که بود با عشق تو جفت

این غم که نصیب مفتقر است
هرگز ندهد از دست به مفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.