۱۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷

ای در طلبت همۀ عالم گم
افلاطون رفته فرو در خم

سرگشتۀ کوی تواند افلاک
آشفتۀ موی تواند انجم

از شش جهت آوازۀ عشاق
بر خواسته تا فلک هفتم

در وادی عشق تو طفل رهند
پیران طریقت بل هُم هُم

کی مردم دیده ترا بیند
ای بیرون از افق مردم

بحریست عمیق پر از گرداب
یک قطرۀ اوست دو صد قلزم

گر شیر فلک باشی بمثل
دم در کش و هیچ مجنبان دم

زد دانۀ خال تو راه خیال
فریاد ز رهزنی گندم

یا آنکه ز پای طلب بنشین
یا مفقر از سر هستی قم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.