هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و شاعرانه، عشق و طلب معشوق را به تصویر میکشد. شاعر از عشق به معشوقی الهی سخن میگوید که تمام عالم در جستجوی اوست. افلاطون و دیگران در این راه گم شدهاند و عشق به معشوق، حتی فلک و ستارگان را سرگشته کرده است. عشق او چنان عمیق و پرتلاطم است که مانند دریایی پر از گرداب است و هر قطرهاش از صدها دریا بزرگتر است. شاعر مخاطب را به تسلیم در برابر این عشق فرا میخواند و از رهزنهای راه عشق مانند گندم (نماد دنیا) هشدار میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی و عرفانی پایه نیاز دارند.
شمارهٔ ۳۷
ای در طلبت همۀ عالم گم
افلاطون رفته فرو در خم
سرگشتۀ کوی تواند افلاک
آشفتۀ موی تواند انجم
از شش جهت آوازۀ عشاق
بر خواسته تا فلک هفتم
در وادی عشق تو طفل رهند
پیران طریقت بل هُم هُم
کی مردم دیده ترا بیند
ای بیرون از افق مردم
بحریست عمیق پر از گرداب
یک قطرۀ اوست دو صد قلزم
گر شیر فلک باشی بمثل
دم در کش و هیچ مجنبان دم
زد دانۀ خال تو راه خیال
فریاد ز رهزنی گندم
یا آنکه ز پای طلب بنشین
یا مفقر از سر هستی قم
افلاطون رفته فرو در خم
سرگشتۀ کوی تواند افلاک
آشفتۀ موی تواند انجم
از شش جهت آوازۀ عشاق
بر خواسته تا فلک هفتم
در وادی عشق تو طفل رهند
پیران طریقت بل هُم هُم
کی مردم دیده ترا بیند
ای بیرون از افق مردم
بحریست عمیق پر از گرداب
یک قطرۀ اوست دو صد قلزم
گر شیر فلک باشی بمثل
دم در کش و هیچ مجنبان دم
زد دانۀ خال تو راه خیال
فریاد ز رهزنی گندم
یا آنکه ز پای طلب بنشین
یا مفقر از سر هستی قم
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.