هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر اهمیت دل و حالات آن تأکید دارد. شاعر بیان می‌کند که بدون توجه به ناله‌ها و آه‌های دل، نمی‌توان به حقیقت وجودی دست یافت. او از دل به عنوان گنجی بی‌نظیر یاد می‌کند و از خواننده می‌خواهد که به درون خود توجه کند و از ظواهر دنیوی دوری نماید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در این شعر، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این متن بیشتر مناسب افرادی است که با ادبیات عرفانی آشنایی دارند یا به دنبال کشف معانی عمیق‌تر در شعر هستند.

شمارهٔ ۴۱

تا بی خبری ز ترانۀ دل
هرگز نرسی به نشانۀ دل

روزانۀ نیک نمی بینی
بی ناله و آه شبانۀ دل

تا چهره نگردد سرخ از خون
کی سبزه دمد از دانۀ دل

از موج بلا ایمن گردی
آنگه که رسی به کرانۀ دل

از خانۀ کعبه چه می طلبی
ای از تو خرابی خانۀ دل

اندر صدف دو جهان نبود
چون گوهر قدس یگانۀ دل

در مملکت سلطان وجود
گنجی نبود چو خزانۀ دل

در راه غمت کردیم نثار
عمری بفسون و فسانۀ دل

جانا نظری سوی مفتقرت
کاسوده شود ز بهانه دل
وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.